مقدمهای بر الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک یکی از ابزارهای قدرتمند تحلیل تکنیکال هستند که به کمک نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی نقاط بازگشتی قیمت در بازار استفاده میشوند. این الگوها بر مبنای این فرضیه طراحی شدهاند که بازارها بهطور طبیعی دارای نظم و ریتم هستند و با استفاده از این الگوها میتوان تغییرات احتمالی قیمت را پیشبینی کرد. در این الگوها، شناسایی دقیق نقاط ورود و خروج معاملات از اهمیت بالایی برخوردار است.
الگوی گارتلی (Gartley)
الگوی گارتلی یکی از معروفترین الگوهای هارمونیک است که توسط H.M. Gartley در سال 1935 معرفی شد. این الگو از پنج نقطه قیمتی تشکیل شده است و معمولاً به عنوان الگوی بازگشتی عمل میکند. نسبتهای فیبوناچی کلیدی در این الگو شامل 61.8% و 78.6% هستند. نقطه D، که انتهای الگو است، معمولاً محل مناسبی برای ورود به معامله در جهت معکوس روند قبلی است.
الگوی خفاش (Bat)
الگوی خفاش یکی دیگر از الگوهای هارمونیک است که توسط Scott Carney معرفی شد. این الگو مشابه الگوی گارتلی است اما تفاوت آن در نسبتهای فیبوناچی استفادهشده است. نقطه B در الگوی خفاش نسبت به گارتلی در سطح 50% فیبوناچی قرار دارد. همچنین، نقطه D در این الگو در نسبت 88.6% فیبوناچی قرار دارد، که معمولاً به عنوان نقطهای برای بازگشت قیمت شناسایی میشود.
الگوی پروانه (Butterfly)
الگوی پروانه یک الگوی بازگشتی است که معمولاً در پایان یک روند بزرگ شکل میگیرد و نشاندهنده تغییر جهت قیمت است. این الگو در نقطه D به پایان میرسد، که در نسبت 127.2% یا 161.8% فیبوناچی از موج XA قرار دارد. شناسایی صحیح این الگو میتواند به معاملهگران کمک کند که با حداقل ریسک وارد معاملات شوند و از بازگشتهای قیمتی بهرهبرداری کنند.
الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ یکی از دقیقترین و قویترین الگوهای هارمونیک است که توسط Scott Carney کشف شد. این الگو به دلیل عمق زیاد موج XA و انطباق آن با نسبت 161.8% فیبوناچی شناخته میشود. الگوی خرچنگ معمولاً در نقاط بازگشتی با شدت بالا شکل میگیرد و میتواند برای معاملهگرانی که به دنبال نقاط ورود و خروج دقیق هستند، بسیار مفید باشد.
الگوی کوسه (Shark)
الگوی کوسه یک الگوی پیشرفته هارمونیک است که به تازگی معرفی شده و در مقایسه با دیگر الگوهای هارمونیک کمتر شناخته شده است. این الگو به دلیل استفاده از نسبتهای فیبوناچی 88.6% و 113% برای شناسایی نقاط بازگشتی منحصر به فرد است. معاملهگران از این الگو برای شناسایی تغییرات ناگهانی در روندهای قیمتی استفاده میکنند و اغلب آن را برای ورود و خروج سریع از بازار به کار میبرند.
الگوی خرچنگ عمیق (Deep Crab)
الگوی خرچنگ عمیق شباهت زیادی به الگوی خرچنگ دارد اما تفاوت اصلی آن در این است که نقطه B در این الگو نسبت به XA در سطح 88.6% فیبوناچی قرار دارد. این الگو معمولاً نشاندهنده بازگشتی شدیدتر نسبت به خرچنگ استاندارد است. معاملهگران از این الگو برای شناسایی نقاط بازگشتی با دقت بالا استفاده میکنند و معمولاً آن را به عنوان یکی از الگوهای پیشرفته هارمونیک به کار میبرند.
الگوی AB=CD
الگوی AB=CD یکی از سادهترین و پایهایترین الگوهای هارمونیک است که در بسیاری از الگوهای دیگر نیز یافت میشود. در این الگو، حرکت قیمتی از نقطه A به B و سپس از C به D شکل میگیرد، و طول AB و CD باید برابر باشد. این الگو معمولاً به عنوان یک الگوی ادامهدهنده یا بازگشتی استفاده میشود و معاملهگران به کمک آن نقاط ورود و خروج دقیقتری پیدا میکنند.
الگوی سهتایی (Three Drives)
الگوی سهتایی یک الگوی پیشرفته هارمونیک است که شامل سه حرکت مساوی در جهت یک روند مشخص میشود. این الگو معمولاً در پایان یک روند صعودی یا نزولی قوی شکل میگیرد و بهعنوان یک الگوی بازگشتی مورد استفاده قرار میگیرد. شناسایی صحیح نقاط بازگشت در این الگو، با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، به معاملهگران کمک میکند تا در نقطه مناسب وارد معامله شوند.
مدیریت ریسک و سرمایه در معاملات الگوهای هارمونیک
استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات به مدیریت دقیق ریسک نیاز دارد، زیرا این الگوها همیشه با درصدی از خطا همراه هستند. معاملهگران باید بهدقت نقاط ورود، حد سود، و حد ضرر را با توجه به سطوح فیبوناچی تنظیم کنند. استفاده از مدیریت سرمایه مناسب در معاملات الگوهای هارمونیک میتواند از ضررهای ناخواسته جلوگیری کند و به حداکثر رساندن سود کمک کند